هنر مواجهه با حوادث تلخ روزگار!

هنر مواجهه با حوادث تلخ روزگار

فرض کنیم که جام بلورین و گران‌قیمتی که سخت دل‌بسته‌ی آن بوده‌ایم، به یکباره از دستمان افتاد و شکست! خوب حالا تکلیف چیست؟ چه باید کرد؟
۱ ـ در وهله‌ی نخست، باید واقعیت را بپذیریم؛ بپذیریم که دیگر جام شکسته است.به هیچ عنوان وقت و فکر خود را با غصّه و افسوس تلف نکنیم و مرتّب با خود نیاندیشیم که ای کاش این جام نشکسته بود و اگر الان سالم بود، چه زیبا بود و چه جلو‌ه‌ای داشت! اصلاً چرا جام فلانی سالم است امّا جام من باید بشکند؟!… بسیارند کسانی که وقتی یکی از جام‌هایشان می‌شکند، آنقدر خودخوری می‌کنند که دست آخر، باید سایر جام‌ها را هم برای تأمین هزینه بازیابی سلامت روانی اوّلیه‌ی خود، به حرّاج بگذارند!
یادمان باشد که به دنبال معجزه هم نباشیم و به نذر و نیاز نیفتیم که ای خدا اعجازی کن و این جام شکسته را به حالت اوّلش باز گردان! اینها فقط ذهن شما را خسته می‌کند و وقتتان را به باد می‌دهد. واقعیت را هر چند تلخ، باید به رسمیت شناخت و بر اساس آن، برای ادامه‌ی زندگی برنامه ریخت. 
۲ ـ در وهله‌ی دوم، ذهن عملگرای خود را به کار بگیریم و ببنیم که چه می‌توانیم بکنیم تا از میزان خسارت بکاهیم؟ بدیهی است  که باید تکّه‌های جام شکسته را جمع کنیم، تا شاید با چسباندن آنها، بتوانیم جامی و لو برای مصارف پست‌تر به دست آوریم؛ نباید به بهانه‌ی از دست رفتن منفعت صد در صدی، منفعت ده در صدی را نیز از دست داد! لا اقلّ این خورده شیشه‌ها را جمع کنیم و درون سطل آشغال برزیم تا به دست و پایمان نرود؛ چرا که در غیر این صورت، هم جام را از دست داده‌ایم هم آسیب جسمی دیده‌ایم! هیچ‌گاه نباید گذاشت که یک حادثه‌ی تلخ، قدرت تصمیم‌گیری را از ما سلب کند و حوادث تلخ دیگری را به دنبال آورد.
۳ ـ در وهله‌ی سوم،  ذهن تحلیل‌گر خود را به کار ببنیم و با مرور چندباره‌ی صحنه حادثه، علل وقوع آن را ریشه‌یابی کنیم؛ ببنیم اشکال کارمان کجا بود و بر اثر کدام سهل‌انگاری جام خود را از دست دادیم؟ سعی کنیم از این حادثه، تجربه‌ای کسب کنیم تا جام‌های دیگر زندگی را به این آسانی از دست ندهیم. 
سیّد محمّدصادق علم الهدی
۱۴ اسفند ۹۴
لینک کانل رسمی تلگرام: https://telegram.me/Alamolhoda_ir

ارسال یک دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

13 + 14 =