نمونه‌ای از جلسات مشاوره

اشاره: استاد سیّد محمّد صادق علم الهدی در کنار اشتغالات فراوان، هر از گاهی در اتاق مشاوره‌ی انجمن اصول فقه حوزه علمیه قم حاضر شده و به طلاب متقاضی مشاوره می‌دهند. نوشتار زیر، متن پیاده شده و ویرایش شدهٔ دو جلسه از جلسات مشاوره‌ی ایشان است.

سؤال: بنده سی سال دارم و می‌خواهم در مقطع سطح چهار تبلیغ مشغول به تحصیل شوم. تحصیلات دانشگاهی نیز دارم. سؤالم این است که آیا صلاح هست با اینکه می‌توانم بعد از اتمام تحصیلات، استاد حوزه یا دانشگاه بشوم، به تبلیغ اشتغال یابم؟

شکّی نیست که اگر خواهان موفّقیت هستید، باید در زمینه ای فعالیت کنید که علاقه و استعدادش را دارید، ولی توصیۀ ما به طلاب جوان این است که خودشان را زود به جامعه عرضه نکنند، بلکه تا آنجا که برایشان مقدور است، بار علمی خود را بالا ببرند و قیمت وجودی‌شان را افزایش بدهند، در این صورت جامعه با بهای بیشتری خریدار آنان خواهد بود و در سطح بالاتری از آنان بهره خواهد برد. بنابراین توصیه می‌کنم تا جایی که حوصله و توان و انگیزه دارید، تحصیل کنید و اندوخته های علمی خود را افزایش دهید و به هیچ عنوان برای آنکه به طور حرفه‌ای و تمام وقت وارد عرصه‌هایی مثل تبلیغ شوید، عجله نکنید.

البتّه اینکه ما که می گوییم فعلاً تحصیل کنید، معنایش این نیست که دیگر به هیچ کار دیگری مشغول نشوید، چون افراط و تفریط در هر ناحیه ای پسندیده نیست. کلّ ایام تحصیلی در حوزه حدوداً 120 روز است که معادل یک سوم ایام سال است. پس دو سوم سال خالی می‌ماند. فرض کنیم یک سوم هم صرف استراحت بین تحصیل و سفرهای شخصی شود، یک سوم دیگر که ماه رمضان و دهه‌های محرم و صفر و ایام فاطمیه و غیره است، برای پرداختن به امر تبلیغ کافی است.

سؤال: من در مورد روش تحصیل موفّق در حوزه از شما مشاوره می خواستم.

ما در حوزه دو مقطع تحصیلی داریم: مقطع سطح و مقطع خارج. روش تحصیل در این دو مقطع متفاوت است. در مقطع سطح یکی از مهم‌ترین اهداف آن است که محصّل قادر بر فهم متون علمی شود؛ به گونه ای که وقتی سطح تمام شد هر متنی از کتب فقهی یا اصولی را به دست او دادند، اجمالا بتواند بدون اتّکا به استاد و یا حاشیه مراد مصنّف را استخراج کند. برای رسیدن به این مهارت، پیشنهاد می‌کنم پیش‌مطالعه کنید؛ البتّه به این نحو که هر روز قبل از آنکه خدمت استاد برسید، کتاب را به اتکای فکر خود، و بدون مراجعه به سی‌دی یا شرح مطالعه کنید و تا جایی که برایتان مقدور است، سعی کنید آن را بفهمید، سپس در کلاس فهم خود را با بیانات استاد تصحیح کنید و بر نقاط ضعف خود آگاهی یابید. با این روش کم کم در شما مهارت فهم متون علمی حاصل خواهد شد.

البته باید توجّه داشت که گاهی ضعف طلبه در فهم متون ریشه در ضعف او در ادبیات و ناتوانی‌اش در تجزیه و ترکیب عبارات عربی دارد که در این صورت هر چه سریع‌تر لازم است با مطالعه یا مباحثۀ کتب ادبیات عرب و یا حتّی حضور مجدّد در کلاس، این ضعف را تدارک کند که در غیر این صورت طلبۀ موفّقی نخواهد بود.

امّا در مقطع درس خارج روش تحصیل متفاوت است؛ زیرا هدف از تحصیل متفاوت است؛ چرا که هدف از تحصیل در این مقطع، کسب مهارت نقد و تحلیل نظریات علمی است. بنابراین خیلی مهم است که به مطالب استاد با نگاه تحلیلی نظر بیافکنید. بر این اساس باید بعد از آنکه سر درس حاضر شدید و مطالب استاد را خوب فراگرفتید، بر روی مبانی و مطالب استاد مترکز شده و سعی نمایید آنها را به محک نقد و تحلیل بیازمایید و نقاط ضعف و قوّتش را دریابید.

البته ممکن است که در ابتدای امر نقد مباحث استاد دشوار به نظر آید، امّا باید بدانید که قوّۀ تفکّر و تحلیل یک شبه پدید نمی‌آید، بلکه ممارست و تمرین بسیار می‌طلبد. من همیشه می‌گویم که قوّۀ تفکر آدمی به مانند عضلات او است؛ به همان‌نحو که یک وزنه بردار به مرور می‌تواند با تقویت قوای جسمی و عضلانی خود وزنه‌های سنگین بزند، یک دانش‌پژوه هم به تدریج و تنها با تمرین و ممارست می‌تواند افق فکری خود را توسعه داده و قوای دماغی خود را تا سطح نقد انظار رجال برجستۀ علم و دانش تقویت کند.

بر این اساس توصیه نمی‌کنم که به دنبال تحقیق و تتبّع گسترده در اقوال و آثار علمی باشید؛ زیرا ممکن است این امر شما را از هدف اصلی ـ یعنی کسب مهارت تجزیه و تحلیل که با تفکّر و تدبّر در مطالب حاصل می‌شود ـ باز دارد.

بله، خوب است انسان در کنار درس استاد یکی دو تقریر نسبتا روان از بزرگان حوزه را نیز ببیند، مثلاً مطالعۀ تقریرات محقّق نایینی مثل «فوائد الاُصول» یا محقّق خویی مثل «محاضرات فی الاُصول» در کنار درس خارج اصول خالی از فایده نیست. امّا مثلاً مطالعۀ کتاب «نهایه الدرایه» محقّق اصفهانی را برای طلبه‌ای که در سنوات نخست تحصیل در مقطع خارج است، توصیه نمی‌کنم.

سؤال: من به مقطع خارج رسیده‌ام و در درس اصول بسیاری از اساتید برجستۀ علم اصول حضور یافته‌ام ولی هنوز در انتخاب استاد سردگم هستم. لطفا بفرمایید که من چه باید بکنم.

اساتید مشهور و طراز اوّل علم اصول در حوزه معمولاً سنّ بالایی دارند و به همین دلیل بیان و محتوای درسشان سنگین است. حضور طلابی که تازه به درس خارج راه یافته‌اند، در درس این گونه اساتید فایدۀ چندانی نداشته، بلکه ـ همان‌طور که شما هم اشاره کردید ـ ممکن است باعث سردگمی و دل‌زدگی آنان شود. خصوصاً با توجّه به این  که در سنین بالا، کمتر در استاد حوصلۀ بسط و شرح مطالب باقی می‌ماند.

بنابراین شما که تازه در دروس خارج شرکت می‌کنید، لازم نیست حتماُ استادی را برگزینید که از حیث علمیت و سابقۀ تدریس مقدّم بر دیگران باشد، بلکه کافی است که در حدّ قابل قبولی از دانش و تخصّص باشد، امّا بیان او رسا و برای شما قابل فهم و استفاده باشد.

البتّه در مورد علم اصول، اولویت با استادی است که از ابتدا شروع کرده باشد؛ زیرا مباحث این علم زنجیره‌وار است و ممکن است در صورتی که فرد از میانۀ علم اصول به حلقۀ درسی استاد بپیوندد، به جهت بی‌اطلاعی از مبانی و مقدّمات دخیل در بحث، سردگم شود و بهرۀ علمی‌اش کاهش یابد.

توصیۀ ما این است که قبل از حضور در درس خارج حتماً پیش مطالعه داشته باشید و بعد از درس بیشترین وقت را مصروف تفکر و تدبّر در مطالب استاد کنید. از همین حالا باید به تفکّر فعّال و انتقادی عادت کنید؛ سعی کنید اشکالات استاد و هم‌بحث خود را دریابید و اصلا نگران این نباشید که نکند اشکالات شما در نگاه دیگران سطحی و پیش‌پا افتاده جلوه کنند؛ زیرا یافتن همین اشکالات سطحی خود مقدمه‌ای است برای درک عمیق‌تر مطالب و یافتن اشکالات قوی‌تری که ای بسا زمینۀ تحوّل و توسعۀ علم را مهیا کنند.

سؤال: لطف کنید موسّسات اصولی را معرفی کنید و اینکه برای امتحانات کتبی و شفاهی چگونه درس بخوانم؟

بنده با مؤسسات اصولی آشنایی ندارم. برای موفقیت در امتحان هم نمی توانم یک روش تضمینی تقدیمتان کنم.

البتّه توصیه‌ای که در مورد امتحان می‌شود این است که معمولاً 80 درصد سؤالات از 20 درصد مطالب که ـ رؤوس مطالب هر کتاب هستند ـ انتخاب می‌شوند و ۲۰ در صد سؤالات از باقی مباحث. بنابراین ابتدا باید مطمئن شوید که نسبت به رؤوس مطالب کاملاً آگاهی دارید، آنگاه اگر فرصت باقی بود، به جزئیات و مطالب فرعی نیز بپردازید.

در امتحان شفاهی نیز معمولاً اساتید سرفصل‌های کتاب را برای طلاب تعیین می‌کنند. بنابراین باید اطمینان یابید که می‌توانید این بخش‌ها را درست بخوانید و درست تبیین کنید.

البتّه روش اساتید با هم فرق می‌کند و ممکن است استادی به نحو نامتعارف سؤال طرح کند و بپرسد، امّا این قبیل اساتید در اقلیت‌اند و یک محصّل عاقل اگر شناختی از روش ممتحن خود ندارد، فرصت محدود آمادگی برای امتحان را بر مبنای چنین استادی برنامه‌ریزی نمی‌کند.

سؤال: خواندن کتاب کفایه و آشنایی با نظرات آخوند خراسانی چه قدر ضرورت دارد؟

اهمّیت خواندن کتاب کفایه فقط در فهم نظرات مرحوم آخوند خلاصه نمی‌شود، بلکه در واقع کفایه نقشۀ دست‌یابی به حجم انبوه تحقیقات و نظرات اصولیون ممتاز متأخّر از آخوند است؛ زیرا عمده تألیفات و تقریراتی که توسّط صاحب نظران اصولی معاصر نگاشته شده است، ناظر به سیر مطالب در کفایه است و بلکه بسیاری از آنها به صورت شرح و تعلیقۀ بر کفایه نگارش یافته‌اند. بنابراین وقتی بدانیم آخوند فلان نکته را در کجای کتابش و در ذیل کدام مسأله بحث کرده است، می‌توانیم در همان موضع آراء بقیۀ اصولیون را نیز بیابیم. نیز گاهی عبارات محققین علم اصول برگرفته از عبارات و تعابیر آخوند در کفایه است. بنابراین خواندن کفایه کمک زیادی به فهم کتب سایر اصولیون می‌کند.

سؤال: بنده درس خارج می‌روم امّا واقعیت این است که از درس و بحث خسته شده‌ام، راهنمایی فرمایید.

شما تدریس می کنید یا خیر؟ به عقیده من تدریس در علاقه‌مند شدن به درس و بحث خیلی تاثیر دارد؛ این آفت بسیار شایعی است که طلاب عزیز بعد از چند سال تحصیل، به دلیل طولانی بودن فرایند تحصیل، از ادامۀ مسیر خسته شده و احساس کنند که در حال درجا زدن هستند؛ چرا که از یک سو دیگر از آن شوق و شور اوّل طلبگی خبری نیست و از سوی دیگر خیلی از مسیر هنوز باقی مانده که طی نکرده‌اند. امّا تدریس برای کسانی که توان آن را دارند، می‌تواند دیدگاه آنان نسبت خود را تغییر داده و احساس کنند که زحماتشان به ثمر نشسته است.

البتّه لازم نیست محفل درس شما رسمی باشد، بلکه برای شروع کافی است طلبه‌ای را بیابید و به او مثلاً ادبیات درس بدهید.

ارسال یک دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

9 + 18 =